دیگه وقت ندارم...رسماً!

سلام گلکم.

این که کمتر می تونم بیام اینجا و برات بنویسم، خودتی. دیگه پیشرفتت لحظه ای شده. هر لحظه یه کار جدید می کنی. پر از ادا و اطواری. یاد گرفتی الکی بخندی یا گریه کنی کلک خان من. تو دیگه داری راه می ری اراده می کنی، هدف گیری و بعد با شتاب تاتی می کنی تا مثلا یا کنترل تلویزیونو از چنگ یکی در بیاری یا بری در جاکفشی و کمدو باز کنی یا اینم که یه صفحه از یه کتابو پاره کنی.

خلاصه دائم در جنب و جوشی.

الهی من فدات شم. دوستت دارم. دوستت دارم. دوستت دارم.


تاریخ : 07 مهر 1391 - 04:25 | توسط : مامان کیانمهر | بازدید : 963 | موضوع : وبلاگ | یک نظر

نظر شما

نام
ایمیل
وب سایت / وبلاگ
پیغام


مشاوره، آموزش، طراحی و ساخت فروشگاه اینترنتی